فرق آستا لاویستا در تهران و کالیفرنیا

در فیلم ترمینیتور، آرنولد شواتزنگر می گوید: " آستا لاویستا بیبی!" برای ما ساکنان کالیفرنیا، آرنولد واقعاً برگشت و شد استاندار این ایالت بزرگ. چه قول و قرار هایی که نداد و چه رأی هایی که به خاطر مشهوریت هالیودیش نیاورد و چقدر که به مهاجران نتازید! خودش مهاجر است، می دانم. اما خب آخر مهاجر داریم تا مهاجر. مهاجر اروپایی کجا و مهاجر مکزیکی که زیر مواد شیمیایی در مزرعه های کالیفرنیا کار می کند کجا! سال گذشته هم کلی پول از بودجه آموزش ایالت کالیفرنیا که خرجش از دخلش بیشتر بود زد، با این قول که در بودجه سال جاری بر می گرداندش. این پول "آستا لاویستا بیبی" را گفت، اما برنگشت! مدرسه پس از مدرسه است که در شهرهای کالیفرنیا تعطیل می شود و امروز هم در اخبار شنیدم که همه کتابخانه های یکی از شهرهای اطراف خلیج سانفرانسیسکو به علت نداشتن بودجه دارند بسته می شوند. "آستا لاویستا بیبی؟" نخیر! رفت و بر نمی گردد! آرنولد قطع بودجه ها را می خواهد دائمی کند. اصلاً وقتی هالیوود هست مردم کتاب می خواهند چکار؟ سریال 24 را که نگاه کنند در مورد سیاست یاد می گیرند، سوروایور را که نگاه کنند در مورد جغرافی، و اگر هم پول بدهند و کابل بگیرند که کانال تاریخ هم می گیرند. راستی یکی ار دوستان که کانال تاریخ دارد، می گفت که در یکی از برنامه های این کانال، نشان داده اند که تمام وقایع تاریخی را در انجیل می شود یافت. از قرار گفته اند که صدام معلون هم در انجیل بوده و فرشته نجات، جورج بوش، شرّ او را کم کرده. شوخی نیست. باور کنید! فرشته نجاتش غلوّ کردن من است، اما اینکه بوش دیکتاتوری صدام را برچیده، بر طبق گفته این کانالِ تاریخ، در انجیل آمده! چنین برنامه های علمی در تلویزیون امریکا هم که هست، پس دیگر کتابخانه می خواهیم چه کنیم؟ بگذریم، به قول امریکایی ها رفتم روی تانژانت. برگردم سر مطلب اصلیم.

آرنولد حالا دارد با برگزار کردن "انتخابات مخصوص" دور کالیفرنیا با جیپ و لیموزین سفر می کند و برای کمپینش پول جمع می کند. پولدارها و صاحبان شرکت های خصوصی هم که آرنولد قهرمان و" اکشن فیگور" آنهاست در این هتل و آن هتل- که کارگرانش غالباً مهاجرند و حق و حقوق اتحادیه تشکیل دادن ندارند- برایش پول جمع می کنند و آرنولد ِ مردمی با آنها عکس های چندین هزار دلاری می گیرد و شامهای چند هزار دلاری می خورد! در این سفر اخیرش به سانفرانسیسکو، معلمان و پرستارها و حتی کارکنان آتش نشانی، تظاهراتی بزرگ علیه آرنولدِ ترمینیتور که در صدد قطع حقوق و مزایای این کارکنان است راه انداختند. آرنولد می گوید که این ها منافع شخصی دارند و اتحادیه ها به سود مردم کار نمی کنند! اگر معلم ها و دانش آموزان و پرستار ها و مریض هایشان که با قطع بودجه مواجهند مردم نیستند، حتماً نامردمند! آرنولد که خود را خیلی مردمی می داند و دیگران را متهم به پول گرفتن می کند، از شرکت های ساختمانی و شرکت های خصوصی داروسازی و شبکه هایی مثل فاکس پول می گیرد. این لیست که صد پشتیبان مالی آرنولد را نشان می دهد، برای مردم شناسانی مثل این حقیر که مانده اند مردم کیستند بسیار آموزنده است!

حالا که حرف از مردم و آرنولد و پول خوری مقامات دولتی آمد، بد نیست این سؤال "مردم کیستند" را در مورد اخراج یک زن خبرنگار از "خانه مردم" در تهران بپرسیم. مسیح علی نژاد خودش وبلاگش را راه انداخته تا حرفش را حد اقل به جمع وبلاگنویس بزند. دوبله بابلی ترمینیتور را دیده اید؟ در آن صحنه معروف، آرنولد می گوید: "برگردمه!" علی نژاد هم با وبلاگش به آنهایی که او را از "خانه مردم" اخراج کرده اند می گوید: "برگردمه!" اما فرق این " برگردمه" با اون "برگردمه" های آرنولدی زیاد است. آخر آرنولد و برخی از مجلس نشینان که وجه تشابهشان اخراجگری و پول خوری است، مردمند اما علی نژاد مردم نیست! به سهم خودم به مسیح علی نژاد خوش آمد می گویم.